تاریخ : سه شنبه 90/1/9 | 2:27 عصر | نویسنده : محمد امین صلاحی
<زن>
اری از تمام زیبایی هایت
مردها تنها جسم تو را
درک می کنند
و انگاه که هوس هاشان
ارضاء شد بیرحمانه تو را
ترک می کنند
و تو پژمرده می شوی چون
گل های نرگس
ازترس نگاه لبریز از گناه مردهای
نامرد نا کس
تن خویش نهان نموده ای به زیر
عبایی مندرس
ان روز را به یاد ار که به دست
هایت حلقه نمودند
برایت ان به ظاهر سرود با هم
زیستن را سرودند
به گوشت خواندند که این حلقه
اغاز یک زندگیست
اما با تو نگفتند این زندگی همان
اسارت و بردگیست
اری امروز فریب نخواهی خورد دیگر
کودک نیستی
توبزرگی باوقاری. دربند این حلقه ی
کوچک نیستی
.: Weblog Themes By Pichak :.